محبت

ساخت وبلاگ

مسافت زیادی رو پیاده رفته بود
تا مدینه...
پاهاش تاول زده بود.
خونی بود.
رفته بود امام زمانش رو ببینه...
امامِ باقر رو.
وقتی رسید به حضرت فرمود: هیچی باعث نشده من اینهمه راه رو پیاده تا اینجا بیام، جز محبتم به شما.
آقا جواب داده بود:
هلِ الدینُ الا الحبّ؟
دین چیزی غیر از این محبته؟
**
استاد می‌گفت
برای هر عملی
شوق لازمه
یعنی برای هر فعلی
میلی در انسان هست.
میل های تو به چه سمت و سوئیه؟
طلبِ وجود تو چیه؟
**
به هر چیزی محبت داشته باشی ازش کوچیکتر میشی...
**
من بیچاره ی این حدیث شدم
مگه دین غیر همین محبته؟

محبته که به اعمال جهت میده
تو بر اساس میل و شوق درونته که راهت رو انتخاب میکنی
قلب رو دست کم نگیرید
**
این حدیث برای من که مدتها پر از سوال بودم
که کتاب مجموعه روایی آیین محبت رو خوندم و به منظومه فکری اسلام تو این زمینه کلی فکر کردم
که با چالش های روحی زیادی توی این موضوع درگیر بودم
خیییلی حرف داره...
یه جوری که وقتی دوباره امروز از زبون آقای عالی شنیدمش
میخکوب شدم...
**
راستی
یاد این فراز میفتم:
إنی سلم لمن سالمکم
و ولی لمن والاکم...
اخ
که محور محبت هات اگه بشه حسین...
اگه بشه امام...
اونوقت همه صدای درونت میشه اللهم اجعل محیای محیا...
محمد و آل محمد....
بعد دیگه همه عشقت اینه که
همراه اونهایی باشی که الذین بذلوا مهجهم دون الحسین...علیه السلام.
همراه اونهایی که قلب شون رو، هدیه ی حسین کردند...
یعنی راس محبت هاشون امام زمان شد
یعنی اولین عشق قلب شون
اون میل اصلی شون
اون طلب وجودشون
بدون یک ذره تردید
شد حسین........

پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7misaq213d بازدید : 187 تاريخ : دوشنبه 2 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:00