صرفا جهت نشر شادی...

ساخت وبلاگ



قطار تهران اندیمشک...
از واگن خودمون شروع کردم دونه دونه کوپه ها رو سر زدن...
کوپه اول واگن چهار
در زدم و دیدم به بهههه....!
هشت نه نفر از کادر اردو دور هم جمعن و میگن و میخندن
یه سلام گررررم کشدار و هماهنگ از جانب بچه ها و من...
بعدم شروع کردن دست زدن که به به عروس مون اومد.... :)
و بعدش شروع کردن شعر خوندن و شلوغ کردن :)
کلی دور هم شادی کردیم و خندیدیم... و گفتم اماان از دست شماها....
اگرچه من هی ذهنم درگیر این بود که اولین کوپه ایم و بغل مسئول واگنیم...ولی سعی کردم زیاد حساس نشم و طبیعی بدونم شادی بچه ها رو...
همین که از کوپه اومدم بیرون، یه آقای میانسالی تو راهرو رد شد، ازم پرسید: شما همتون بسیجی اید؟؟
واهاییی...
دوباره در کوپه بچه ها خودمونو باز کردم گفتم بچه هااااا :)
حیثیت مون رفت:))))
بچه ها هم که عااالی
بدون اینکه ذره ای به روی خودشون بیارن،
سریع کانال رو تغییر دادن و دسته جمعی و همراه با سینه زنی شروع کردن به خوندن مداحی میثم مطیعی:
در راه رهبرم، از جانم بگذرم.... :))


پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7misaq213d بازدید : 198 تاريخ : دوشنبه 2 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:00