یک پیش نویس قدیمی

ساخت وبلاگ

با اجازتون کوتاه و مختصر حرفهای مانده ی هفته ای که گذشت:

(گرچه جدیدا کلا این مدلی شده که پستهام حرفهای چند روز پیشمه و البته ناراضی نیستم از این وضع)

1

درس خوندن اون طوری که انتظار میره واقعا در من نیست...

اما فکر کنید همین من،طوری شده که معدل بالاهای ترم پیش سر کلاس کلهم تو باقالیا بعد استاد چشم امیدش میره سمت من که شما بگو چی فهمیدی از این جمله.

یا مثلا سر کلاس مکالمه یا همون گفت و شنود منطقی اینه که سر تا پا گوش باشیم و تنها گوش...نه اینکه سوالات بیخود بپرسیم که به راحتی تو فرهنگ لغت یا همین گوگل در دسترس پیدا میشه و گوش بدیم حرف استاد رو میون قهقهمه هامون وقتی داره میگه از من سوالات سخت تر بپرسید...

کلاسه اینجا،باید خودتون دنبال اینها باشید نه اینکه من بگم بهتون.

من که تو دانشگاه درس میخونم تمام راه رو با خودم دعوا کنم که به تو هم میگن دانشجو بعد تو پانزده دقیقه ی قبل از کلاس ببینم هیچکس درس نخونده و وقتی به یکی بگم که پس بیا کمی حرف بزنیم(به عربی) بگه بی خیال نمی پرسه که! من!!!!!! 

پ.ن: میشه به حال زارمون گریه کنیم؟

میشه بفهمیم عمق فاجعه رو؟


2

اصلا مورد اول به حدی ناراحت کننده و دردآور هست که در کنار دومی نشه تحملش کرد....

و نمیشه بگذریم به راحتی

بذارید مورد دوم رو عوض کنم...


ادامه مطلب
پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : پیش نویس یک نامه اداری, نویسنده : 7misaq213d بازدید : 160 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 12:09