مگه غیر اینه؟

ساخت وبلاگ

درد و دلانه!

همه فعالیت هایی که دارم یه سری کارهای کوچیکه که خیلی زمان نمیبره و اصلا مورد علاقه ی خودم هم هستن
ولی......
کنار هم که جمع میشن به این حالت دچار میشی که توی راه،توی خونه،موقع خواب...در همه حال یا گوشی دستته یا کاغذ....یا تند تند داری سوال جواب میدی یا داری سوالات متعددی که به ذهنت میباره رو میپرسی یا داری مطلب مینویسی و کم و زیاد میکنی یا.....
هر شب هم میشینی باز یه لیست بلندبالا مینویسی برای کارهای فردا و در طول هفته ات،که ممکنه یادت بره...

خدایا ممنونم که ما رو انداختی تو میدون
ممنونم که هر از چندگاهی این سوال رو مطرح میکنی تو ذهنم که: تهش چی؟
که یهو بشه یه ترمز و ضدحال قوی که با شتاب دوهزار کیلومتر در ساعت مغزم بکوبه بهش بعد متلاشی شه همه افکارم پخش شه اینور اونور،مجبور شم دوباره دونه دونه تکه های فکرهام رو جمع کنم،دسته بندی کنم،مرتب بذارم سر جاش
این وسط بعضی چیزها رو پیدا کنم،بعضی چیزها هم بریزم دور...

با همه خستگی ها و گاها غر زدن هایی که پیش میاد
این فرایند پیچ در پیچ رو دوست دارم
که هیچوقت، هیچ چیز ثابت و سرجاش نیست...
دائما جهان در حال شدن و تغییر و تحرکه و تو ناچااری برای نابود نشدن،دائما در حال شدن و تغییر و حرکت باشی...
اصلا مگه میشه نبود؟
اگه برای خوب بودن نجنگیم و تغییر نکنیم،پس حتما داریم به سمت بد شدن میریم....

زندگی غیر اینه مگه؟؟

ذهن نوشته های یه آدم معمولی،در شب حرّ بن یزید ریاحی


**
همه ی آدم ها یه سری دغدغه ها و خواسته ها دارن،که موقع دعا میشه از ته دل برای خدا بیان میکنن... من خیلی فکر کردم،به جز این ها،چی بخوام این شبها که کم نخواسته باشم از کسی مثل حسین)ع(
این به سرم زد که هیئت شفاخونه است دیگه،اهل بیت هم که بهترین طبیب،ضعف هام رو دونه دونه میگم و التماس کمک میکنم برای رفعش...
یاری شون همیشه هست بدون شک،این بیان کردن پیش امام و التماس کردن برای کمک بیشتر برای خودم خوبه که بگم ببین....اهل بیت از همه چی یاخبرن ها...ولی راهت دادن باز...تو همچنین امدادگرهای قوی ای داری ها....اگه شیطان از چند جهت حمله کرده هجوم اورده،نشکنی ها...

 شماها چه پیشنهادی دارید؟؟ چی میخواید این شبها؟؟



پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : اینه؟, نویسنده : 7misaq213d بازدید : 153 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1396 ساعت: 2:46