اَ ما فیکم مسلم؟؟

ساخت وبلاگ

میگن چرا امام شب عاشورا به یارانش میگه هر کس میخواد بره بره،و میفرمایند هر کس بمونه حتما کشته میشه...

چرا آقا که میدونست اون حرامی ها به اصغرش آب نمیدن،کوچکترین سربازش رو میاره تو میدون و میفرماد: چه بهش آب ندید و چه ندید این طفل تلف میشه....

چرا ظهر عاشورا،وقتی عرصه بر امام مون تنگ میشه،وقتی دیگه نه اکبری هست،نه عباس دلاوری هست،نه حبیب،نه جون نه عابس و نه حتی علی اصغر... آقا تو جمع حرامی ها فریاد میزنه:
هل من ناصر ینصرنی؟ آیا کسی هست که منو یاری کنه؟
***
چون امامه....چون امام در هر حالی میخواد دستت رو بگیره....
چون امام مرز بین حق و باطل رو نشون میده
چون امام نوره و هر جا باشه پالایش میکنه،تمییز میده...

 شب عاشورا میخواد اگه هنوز ذره ای سیاهی مونده تو جمع یاران خوب و خالصش،اگه ذره ای ترس،ابهام،کج فهمی دارن،یا حل بشه یا رفع بشه

ظهر عاشورا که فریاد میزنه میخواد اگه ذره ای خوبی ذره ای نور هنوز مونده تو وجود حرامی ها،نجاتشون بده...

امام میخواد نجاتمون بده.....
حسین سفینة النجاته....

آیا ناصری هست پسر فاطمه رو یاری کنه؟؟؟

پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7misaq213d بازدید : 162 تاريخ : دوشنبه 10 مهر 1396 ساعت: 3:25