زیارت
به ورودی شهر کربلا که رسیدیم،نزدیک اذان مغرب بود
از همون ابتداش،مردم ایستاده بودن که زوار خسته از راه رو ببرن خونه شون...
دم غروب چه حااالی بود اول کربلا،خدا میدونه...
دو سه نفر گفتن مبیت، توجهی نکردیم و جلو رفتیم...
برچسب : نویسنده : 7misaq213d بازدید : 173